ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
قایقم،بندرم آغوش تو است
ساحل و لنگرم آغوش تو است
محکم و امن ترین جای جهان
آخرین سنگرم آغوش تو است
از غم و غصّه به جایی که پناه
هر زمان می برم آغوش تو است
تن تو منبع الهام من است
قبله ام،باورم آغوش تو است
با تو در من جریان دارد عشق
رودم و بسترم آغوش تو است
اگر از تو ننویسم چه کنم
شاعرم،دفترم آغوش تو است
آکنده ام از طعم گس لبهایت
دوریّ و پُرم از هوس لبهایت
بگذار لب مرا به آتش بکشد
آتشکده مقدّس لبهایت
سرچشمه اشعار و پَر و بال من است
درمان و دلیل خوشی حال من است
یک بوسه ات ای منبع شادی و نشاط
آذوقه ماه و هفته و سال من است
حیرانم و از دوری تو ویرانم
رنج ابدیّ و درد بی پایانم
از دوری تو جانِ منِ سوخته دل
می سوزد و می تراود از چشمانم
قطره قطره زیرپایم می چکد
عاشقم یعنی مدام
قلب من از چشمهایم می چکد