اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

دؤیوش

دئمیرم دؤیوش گئتیر
قاش-قاباق، سؤیوش گئتیر
ممه لرین داغیندان
بیر چانتا اؤپوش گئتیر

خوشحالی

ای که از عطر تو گل می روید
گل خوشبویی و مانندت نیست
غرق در دوزخ بیهودگی ام
مرگ جایی است که لبخندت نیست

گرمی دست نوازش گر تو
بر تن خسته من قوّت داد
دری از مهر به رویم واکرد
عشق تو روح مرا وسعت داد

مستم از  حظّ حضور تو و از
عطر گلهای تنت خوشحالم
فارغ از هرچه که غمگینم کرد
بابت داشتنت خوشحالم

تانیماق

سنی سارماق ایستیرم
اینجه، قولچاق ایستیرم
تنین تانیماق ایچین
یوزمین بارماق ایستیرم

رقص

چون برگ خزان به رقص برمی خیزیم
از خُرد و کلان به رقص بر می خیزیم
روزی که اجل سراغ ما می آید
ما خنده کنان به رقص برمی خیزیم

نکته

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.