اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

نگاه

بگذار تمام قد نگاهت بکنم
بی مرز و بدون حد نگاهت بکنم
در چشم خودم تمامی روحم را
بگذارم و تا ابد نگاهت بکنم

عطش آغوش

از عشق تو سر می روم و سرشارم
بی عشق تو بیهوده ام و بی کارم 
از هرچه تو را از عطش آغوشم
می دزدد و دور می کند بیزارم

آشیانه

سنگری مقابل غم و هجوم دشمن است
چون که از زمانه خسته می شوم 
چشمهایت آشیانه ی من است