اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

بلند کردن

گر لطف به دردمند کردی مردی

یا خنده ی دلپسند کردی مردی

مردی نبُوَد از فقرا دزدیدن

گر مال مرا بلند کردی مردی

علف خران ده

گر آدمی از سران دِه خواهی شد

یا جزء ستمگرانِ دِه خواهی شد

 از خاکِ سیاه و سخت خواهی رویید

روزی علفِ خران دِه خواهی شد

 

فشار خرکی

از شد ّت غم قبیله را گم کرده!

دارایی و مایه تیله را گم کرده!

از بس که به خر فشار وارد شده است

 بیچاره درطویله را گم کرده!



ضرب المثل خرکی

از بینش و عقل برحذر باید بود

خوشحال و بدون دردسر باید بود!

ضرب المثلی ساخته ام گوش کنید

جایی که همه خرند خر باید  بود

خردزد

از پست  و مقام عذر او خواسته شد

ازشوکت و اعتبار او کاسته شد  

خردزد،شتردزد در آمد از آب 

«گل بود و به سبزه نیز آراسته شد»