اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

عروسی خرکی

با اسب  و خر و گاو عروسی  کردن،

با مار سیاه  دیده بوسی  کردن،

بهترکه برای  لقمه ای  نان  شب  و روز

عادت  بکنی  به  چاپلوسی  کردن

زاویه دید زیبا

ای دوست بیا به کوچه ام ماوا کن

یک پنجره رو به خانه ی ما واکن

چندیست ندیده ام به جز زشتی ها

تو زاویه ی دید مرا زیبا کن

 

صف اول نماز

بر وسعت پیشانی او تاول بود

تسبیح به دست و بغل منقل بود

اوّل شده در دزدی و غارت،آن که

هنگام نماز در صف اوّل بود

ای عشق

هم مزرعه شادی و گندم هستی

هم مستی و جام و ساقی و خُم هستی

ای عشق جهان بی تو پر از آشوب است

آرامش روح پر تلاطم هستی

امنیت خرکی

از کل جهان ناحیتش بیشتر است

از تهنیتش،تسلیتش بیشتر است

ایران که سَرای حادثات است در آن

با خر بروی امنیتش بیشتر است