اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

سیب دندان زده

گر آدمی از سران ده خواهی شد

یا جزء ستمگران ده خواهی شد

از خاک سیاه و سرد خواهی رویید

روزی علف خران ده خواهیشد


پیش از من و تو خرمرادی بودست

پیوسته جهان در غم و شادی بودست

هرچند جهان در کف بی مصرف هاست

فریاد ز مصرف زیادی بودست


انگار که از باده ی پنهان زده ای

چنگی به دل خون حریفان زده ای

خواهم که یکی گاز به سیبت بزنم

هرچند که تو چو سیب دندان زده ای


صفحه 22

علف خران ده

گر آدمی از سران دِه خواهی شد

یا جزء ستمگرانِ دِه خواهی شد

 از خاکِ سیاه و سخت خواهی رویید

روزی علفِ خران دِه خواهی شد