اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

زندگی خسته کننده

زندگی خسته کننده شده است

دور از شادی و خنده شده است


شیر تسلیم خر بی سر و پا

کرّه خر؛شیر درنده شده است


دوستی بسته به تار مویی

دوستی ها شکننده شده است


اسب افتاده عقب از خرها

خر بد شکل برنده شده است


داخل جنگل مولا روباه

صاحب ثروت گنده شده است


از وفاداری دیرینه سگ

پاچه ها پاره و کنده شده است


صفحه 42

شاعر دئییلم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

باساباس

دوغدولار دولدو دونیا
سارالیب،سولدو دونیا!
نفس چکه بیلمه ییر!
باساباس اولدو دونیا!

 

خر مراد

با وعده  و راه چاره برمی گرد یم !

رفتیم ،به یک اشاره بر می گرد یم !

هرچند که از«خر مراد »افتاد یم !

با یک خر نو دوباره برمی گرد یم !

این آبادی

خوردی اگر از گندم این آبادی

نوشیدی اگر از خُم این آبادی

یادت نرود رفیق،بازی نکنی

با حیثیت مردم این آبادی