اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

کودک کار

ظلم را تا عمق مغز استخوان حس می کند
کودک کاری که در سرما گدایی می کند

تک صدایی

بدبختی و فقر و بینوایی باشد
آکنده ی دزدی و گدایی باشد
پایان تمام آرزوها مرگ است
در جامعه یی که تک صدایی باشد