اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

گفتگوی حیوانی

سگ هاری به روبهی می گفت

که چرا شُهره ای به مکّاری ؟


حقّه بازی ّ تو جهانگیر است

بی حیایی و مردم آزاری ؟


چاچولک بازی و دورو هستی

پست می باشی ّ و ریاکاری »؟!


گفت روبَه که :« من رفیق توام

تو مرا هیچ جا نمی آری ؟


نیستم روبَه و سگی هستم

در ردیف سگان بازاری


اشتباهی گرفته ای تو مرا

ای سگ بی نوا تو تب داری » !!


صفحه 15

مناظره مرغ و روباه

روبهی گفت به مرغی زیبا

توبه کردم دگر از خوردن تو !


هوس بُردن تو یادم رفت

کار زشتی است هوس کردن تو !


می روم در پی روزیّ حلال

چون حرام است دگر بُردن تو


تو لطیفی ّ و ظریفی ّ و عزیز

دست بردارم از آزردن تو


مرغ گفتا که :« فریبت نخورم

توبه ات هست همان مُردن تو !


روبه و توبه و روزی ّ حلال ؟!

خنده دار است قسم خوردن تو »!!!


صفحه 58