اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

رای فروشی

تنگ دستی اگر ای خانه به دوش

رای خود را نفروش

خانه یِ توست اگر لانه یِ موش !

رای خود را نفروش

 

پابرهنه برو از" کیش "به" قُم"

نیز از قشم به "رُم"

هی مُعَلّق بزن از "ری"تا"شوش"

رای خود را نفروش

 

نخوری گول عزیزم با پول

باز طبقِ معمول

نکند فکرِ تو گردد مخدوش

رای خود را نفروش

 

برگزین شخصیتی سالم را

عاقل و عالم را

صاحب عقلی و وجدان و دو گوش

رای خود را نفروش

 

داخل کاسه ای از چینی و مِس

نان ترید کُن با حِس

شام و صبحانه بخور با خر و موش

رای خود را نفروش

 

زندگی را بده بیهوده هَدَر

برو در کامِ خطر

سر بکن در دهنِ شیر و وحوش

رای خود را نفروش

 

حفظ کُن حقّ ِ دمُکراسی را

آن دو پاپاسی را

بده بر صاحب خود،زهر بنوش

رای خود را نفروش

 

رای یعنی که نظر داری تو

بال و پَر داری تو

نیستی شلغم و خُنثی،خاموش

رای خود را نفروش

 

گرچه تلخ است نصیحت کردن

جایِ صحبت کردن،

می کنم توصیه خود نیز بکوش

رای خود را نفروش