اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

چتر گیسوها

کنارِ ساحلِ احساس،پایِ شب بوها

بیا به دیدنِ من زیر چترِ گیسوها


چگونه با تو بگویم که باورت بشود

که از لبانِ تو آکنده اند کندو ها


برایِ دیدنِ تو ای پریّ ِدریایی

چه عاشقانه به دریا زدند جاشوها


هزار بار نشسته به خون و خرسند است

پلنگ زخمیِ دل از شکارِ آهوها


شرابشان ابدی می شود اگر آیی

شبی به چشمِ پُر از خوابِ آلبالوها


برایِ یافتنِ ساحلِ نگاهِ تو است

دلیلِ کوچِ غریبانه یِ پرستوها


اگر که عشق نباشد مکیده خواهم شد

در ازدحامِ غم و اجتماعِ زالوها


سرِ قرار بیا ،بی قرارمان بکند

صدایِ زمزمه یِ عاشقانه یِ قوها


بریز در رگِ خوابِ  من و رهایم کن

احاطه ام بکند تق تقِ  النگوها