اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

روزی هزاربار

با خاطرات دور ِتو روزی هزاربار

می میرم از مُرور تو روزی هزاربار


آن کوچه ام که باغم  بسیارمُرده است
درحسرت عبور تو روزی هزار بار


هی می رسم،نمی رسم و بازمی روم
برقله ی غرور تو روزی هزاربار


ازچشمهای قهوه ای ات حرف می زنم
از زلفهای بور تو روزی هزار بار


"ای ماهی ِ طلایی ِ مُرداب ِ خون من"
افتا ده ام به تور تو،روزی هزار بار