اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

تکاندن

هشیار و خراب می تکاند ما را

بیدار و به خواب می تکاند ما را

از روی درخت زندگی دست اجل

با رنج و عذاب می تکاند ما را

فاسد

نه مُفتی و نه واعظ و نه زاهد باش
نه عالِم و با تجربه و وارد باش
رندانه ترین نصیحت شیخ این است :
می خواهی اگر کیف کنی فاسد باش

شبیه سازی

راضی به خوشی های مجازی شده ایم

شیریم ولیکن سگ تازی شده ایم

بیهوده و بی تفاوت و سرگردان

موجودات شبیه سازی شده ایم !

نباید بکنی

زشت است که در حقِّ خودت بد بکنی
مثل همه راه خویش را سَد بکنی 
راهی که نه راه است نباید بروی
کاری که نمی شود نباید بکنی

خوشبخت

یک روز اگر بی غم دنیا بودم
بی غصّه ی بیش و کم دنیا بودم
در هفت فلک نیز نمی گنجیدم
خوشبخت ترین آدم دنیا بودم


@rezaei_alireza1349