اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

رباعیات عاشق بی حوصله

گویند که کار و مال دنیا کشک است

مرگ است نکو،خیال دنیا کشک است

مشغول  به عشق و حال هر روز و شب اند

گویند که عشق و حال دنیا کشک است


ای قامت تو ز خاک تا اوج زُحَل !

ای رفته دماغ خویش را کرده عمَل

عشق تو مرا سخت زمین خواهد زد

در عشق تو هر چند شوَم رُستم یَل !


صفحه 48

فرمایش خرکی

این را یکی از نرّخران فرموده:

تا بوده زمین و آسمان،خربوده

یک کرّه خری جایگزینش شده است

 گردیده اگر نره خری فرسوده!



غولهای سنگی

بی عاطفه و اهل زرنگی شده ایم

بی حوصله و خروس جنگی شده ایم

دیریست که شهر دلمان یخ زده است

تبدیل به غولهای سنگی شده ایم

خیرات شراب

لطفا پسِ مرگ من مراعات کنید
غم،ناله،عزا و گریه را کات کنید

در سوّم من مزّه و کنیاک و عرق
در هفتم من شراب خیرات کنید

خر دزدی

ای خرهمه عمر مست و نالان توام !

درسالن انتظار و دالان توام !

تا رهگذران خر، ندزدند تو را

آویخته و دست به پالان توام