اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

که سالهاست

بازآ میان کلبه ی مَردی که سالهاست...
پیش اجاق و قوری سردی که سالهاست....

تا گُل کند دوباره و خوش رنگ و بو شود
روی لبم شکوفه زردی که سالهاست ...

با بوسه ها و گرمی آغوش خود بده
تسکین به روحِ زخمیِ دردی که سالهاست....

بگذار تا تمام شود درد دوری ات
بین من و غم تو نبردی که سالهاست...

دردی عمیق و تلخ تر از انتظار نیست
بازآ میان کلبه ی مردی که سالهاست...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد