اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

کشتی آرامش

تا غزل می باری و از عشق تو تر می شوم

شاعری خوبم ولی هر روز بهتر می شوم

 

ای که هستی اوج عشق و منتهای باورم

کس مرا باور ندارد با تو باور می شوم

 

 در خیابانهای بی تو بودن و پر درد و غم

چشم تو می بارد و از عشق لب پَر می شوم

 

می شکوفد شعرهایم تا نگاهم می کنی

قصد رفتن می کنیّ و زود پَرپَر می شوم

 

ای وجودت شعر ناب و بوسه هایت چون شراب

تلخ ِ تلخم با تو مست و نئشه آور می شوم

 

روزها غرق توام،بیدارخوابت تا سحر

مثل قایق در خیالاتت شناور می شوم

 

می روی امّا بدان ای کشتی آرامشم

روزوشب دلتنگ  تو ِچون قلب ِِبندر می شوم

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد