اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

خوشم می آید

از جنبش دامنت خوشم می آید
از عطر خوش تنت خوشم می آید
هر وقت که غرق متن آغوش توام
از حاشیه رفتنت خوشم می آید

بابونه

بسپار به من خلوت رویایت را 

آغوش پُر  از شور و تمنّایت را 

در جام جنون من پر و خالی کن

بابونه دم کرده ی لبهایت را

سلام ای عشق

به تو بسیار مدیونم که هستی
خوش و میزان و موزونم که هستی
در این اوضاع تلخ و نا امیدی
سلام ای عشق ممنونم که هستی

گریه کنید

بر شومی بخت و فال خود گریه کنید 
بر نکبت و ابتذال خود گریه کنید 
ای ملّت گول خورده و درمانده
بد نیست کمی به حال خود گریه کنید