اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

کشف

میان مکتب تو کشف کردم

در آغوش شب تو کشف کردم

خوشا بر من پس از سردرگمی ها

جهان را با لب تو کشف کردم

سلام ای عشق

به تو بسیار مدیونم که هستی
خوش و میزان و موزونم که هستی
در این اوضاع تلخ و نا امیدی
سلام ای عشق ممنونم که هستی

حمله

بیا و ترکِ ناز و دلخوری کن

تو در شهر دلِ من تک خوری کن

لبم را "لوله کن" با بوسه هایت

به قلبم "حمله ی گازانبُری" کُن


بموجان

بده بر باد موی خرمنت را

و در مِی غوطه ور کن دامنت را

غزلهای مرا موّاج خواهی

بموجان آبی پیراهنت را