نیست دیگرشادی و امید و فردایی
مطمئنم بعد تو در اوج شیدایی
می کشم صد سال تنهایی
علیرضارضائی
چهارشنبه 28 آبانماه سال 1399 ساعت 10:43 ق.ظ
بیا تا ببینی که دلتنگم وبه یاد تو هر لحظه می بارم و
پُر از بوسه و دوستت دارم و ....
علیرضارضائی
سهشنبه 20 آبانماه سال 1399 ساعت 02:37 ب.ظ
نرخ جگردید تهی دست و گفت
قلوه،جگر؟...خوردنش ازما گذشت!
خون جگر خورد و از آنجا گذشت!!