اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

ای عشق

زهر است اگر عیش و جوانی بکنم
تلخ است اگرکه کامرانی بکنم
ای آب حیات زندگانی  ای عشق !
من بی تو چگونه زندگانی بکنم

پابرهنه

افسرده ام و فاقد سرزندگی ام

خشک و ترش و دچار شرمندگی ام

بی رخصت و پابرهنه ای عشق بدو

یک بار دگر در وسط زندگی ام