اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

هنوز

شمعی و در کنارِ تو پروانه ام هنوز

در عشقِ بی کرانِ تو دیوانه ام هنوز


از بس به من غمِ تو محبّت نموده است

مانده به زیر بار غمت شانه ام هنوز


افسوس می خورم که در این آبشارِ عُمر

با چشمهایِ مستِ تو بیگانه ام هنوز


یاران اگرچه در شبِ تارم گذاشتند

با دل درونِ سینه صمیمانه ام هنوز