اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

شروع شد

با نم نم و ترانه ی ِ باران شروع شد

عشق من و تو گوشه ی ایوان شروع شد

 

تصویرهای ناب من از قابِ عاشقی

با یک نگاهِ ساده و پنهان شروع شد

 

با رعد و برق و بارش باران نوبهار

شب گریه های عشق چه آسان شروع شد

 

دریاچه یِ سکوتِ مرا ریختی به هم

در من وزید عشقِ تو،طوفان شروع شد

 

دستِ تو را گرفتم و در کوچه های شب

رگبارِ تندِ شعر فراوان شروع شد

 

ویران شدند بعد تو پُلهای رابطه

تنهایی و جدایی و بحران شروع شد

 

در زیرِ ابرِ خواهش و باران التماس

رفتیِ و باز نم نم ِ باران شروع شد