اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

جور دیگری است

جایی مرا ببر که زمان جور دیگری است
زیبایی و بهار و خزان جور دیگری است

جایی که نیست شش جهتش از گرسنه پُر
تصویر زندگانی و نان جور دیگری است

جایی که دین وسیله ارعاب و قتل نیست
رنگ حیات و ارزش جان جور دیگری است

جایی که نیست پاسخ مردم گلوله و
گفت و شنود مشت و دهان جور دیگری است

جایی که رسم و پیشه مردم دروغ نیست
در قاب هستی اش جریان جور دیگری است

جایی که جرم نیست در آن عشق و عاشقی
قهر  و عذاب و خط و نشان جوری دیگری است