اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

جنگل ابر

با عشق تو عازم سفر خواهم شد
از چشمه احساس تو تر خواهم شد
در بستری از خیال و در جنگل ابر
در عطر تن تو غوطه ور خواهم شد

عشق تو

روزم سیاه بود اگر عشق تو نبود
عمرم تباه بود اگر عشق تو نبود

بیهوده زیر سایه دلگیر ابرها
چشمم به راه بود اگر عشق تو نبود

از من اگر سوال کنی زندگی چه بود ؟
پوچ و گناه بود اگر عشق تو نبود

در ابرها و جنگل و ساحل قدم زدن
سخت اشتباه بود اگر عشق تو نبود

کی خوابهای تلخ و پریشان من پُر از
آغوش ماه بود اگر عشق تو نبود؟

دنیا به شکل جنگل آتش گرفته در
قاب نگاه بود اگر عشق تو نبود

جنگل ابر

باید که به روی سبزه لرزان با تو

غلتان برسم به اوج و پایان با تو

باید که بهشت را به چالش بکشم

در جنگل ابر و زیر باران با تو