اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

از توست

ای فقر سکوت خانه از توست

دعوای پدر،بهانه از توست


آن دخترک فرار کرده

تنها ز سکوت خانه از توست


آن مَرد جوان که رفته دزدی

در خلوتی شبانه از توست


با پای خودش نرفته دزدی

ای فقر که دام و دانه از توست


آن مَرد که بچّه ی خودش را

انداخته توی لانه از توست


آن کارگری که گشته بی جان

در داخل کارخانه از توست

صفحه6