اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

آنغیرماق

می گفت کسی به ائششک و آتِ کسی

هرگز نشوی وورولموش و ماتِ کسی

با پول و سامان و یونجا و آنغیرماق

تغییر ائله مز عقیده و ذاتِ کسی


چوب حماقت

هم گول نجابت شما را خوردیم

هم زخم رفاقت شما را خوردیم

ای مردم ساده لوح و احساساتی

ما چوب حماقت شما را خوردیم

برف

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

قاراباغ

باغیندا ایزیم اولار

شوشا،تبریزیم اولار

دوست بیلیر،دوشمن بیلیر

قاراباغ بیزیم اولار

Bağında izim olar

Şuşa Təbrizim olar

Dost bilir, düşmən bilir 

Qarabağ bizim olar


سوره فاطر

آن دزد که ما را خر و قاطر می خواند

جز خود همه را سارق و کافر می خواند

در محکمه تا نجات پیدا بکند

با صوت رسا سوره فاطر می خواند