اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اختلاس

کرده ای ایران ما را آس و پاس
اختلاس ای اختلاس
مردمش را هم روانی،بی حواس
اختلاس ای اختلاس

داده ای بر باد تخت و پَخت را
مُتّکا و رَخت را 
گم شده از لطفِ تو آفتابه،تاس
اختلاس ای اختلاس

بدتری از عقرب،افعی،اژدها
زهر می پاشی به ما
داشت باید از تو و اهلت هراس
اختلاس ای اختلاس

هست تقصیر تو این اوضاع بد
خوردن فحش و لگد
این نداری،رنج و خواری،التماس
اختلاس ای اختلاس

داد هر کس چند روزی دل به تو
یا که شد مایل به تو
می بری او را "تورنتو"،" لاس وگاس"
اختلاس ای اختلاس

بی تو آدم می دهد بوی پِهِن
می رود با هِنّ و هِن
با تو خوش تیپ است و دارد عطر یاس
اختلاس ای اختلاس

حامی هم،پشت هم هستند و ناز
غرق در راز و نیاز
دزدها باشند اگر در هر لباس
اختلاس ای اختلاس

آفتابه دزدها در حبس و بند
شیک و با بخت بلند

‘گنده ها آزاد و شاد و با کلاس
اختلاس ای اختلاس

با تبر،چاقو و با بیل و کُلنگ
کرد باید با تو جنگ
ریشه ات را کَند باید از اساس
اختلاس ای اختلاس