اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

مرگ

با مُردن من دشت و چمن می سوزد
آثار حیات و جان و تن  می سوزد
آن گونه به حال مرگ افتادم که
خورشید دلش به حال من می سوزد