اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

ترس زن

تا وقت غروب از سحر می گیری
با رنج و عذاب و دردسر می گیری
اجر تو هزار مرتبه بیشتر است
از ترس زنت روزه اگر می گیری

روزه خواری

تا خوردن می روز شماری کردیم

تحریم ِ هر آنچه زهرماری کردیم

از آمدن عید خوش و خندانیم

سی روز اگرچه روزه خواری کردیم