اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

خر تو خر

 مرحوم خرم از همه خرها سر بود!

بیزا ر ز کارهای شرم آور بود!

چون مُرد سر مزار او جمع شدند

خرهای تمام شهر و خرتوخر بود!!

خر آلوده

گویندخرت هست  بسی آلوده»!

این حرف سخیف را چه کس فرموده؟!

افتاده اگر خرم به دنبال خرت

 پالان خر تو هم بسی کج بوده!!

میخ طویله

زندانی  روزگار و در زنجیرم

با فقر و تهیدستی خود درگیرم

گرمیخ طویله تورا دزدیدم

ای خرتو مرا ببخش بی تقصیرم!

عشق کنیم

رفتیم که در کوه و کمر عشق کنیم

تفریح کنیم و بیشتر عشق کنیم 

دیدیم که بر تابلویی حک شده است :

«باید که همیشه مثل خر عشق کنیم »

سوره فاطر

آن دزد که ما را خر و قاطر می خواند

جز خود همه را سارق و کافر می خواند

در محکمه تا نجات پیدا بکند

با صوت رسا سوره فاطر می خواند