ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
صورت ماه مرا یاد تو می اندازد
روی دلخواه مرا یاد تو می اندازد
ای که دستان تو هر درد مرا مرهم بود
درد جانکاه مرا یاد تو می اندازد
بندر و موج و شن و ساحل و واگویه ی موج
خواه ناخواه مرا یاد تو می اندازد
قوت قلب من و قبله ی راهم بودی
غربت راه مرا یاد تو می اندازد
هر چه از عشق و قشنگی است در این آبادی
ناخودآگاه مرا یاد تو می اندازد
مهربان بودی و بی مهری بیدادگران
گاه و بیگاه مرا یاد تو می اندازد
بدون رنگ حضورت غریب و دلتنگند
بهارهای پیاپی خزان و بی رنگند
برای دیدن تو چشمهای عاشق من
همیشه چشم به راهند و سخت دلتنگند
کشانده اند مرا تا به ناکجاآباد
تمام جادّه ها سنگلاخ و دل سنگند
تو مثل صُلح قشنگی میانِ چشمانِ
جماعتی که ملولند و خسته از جنگند
کلام بی تو ندارد طراوت و اثری
ترانه ها همه زجرآور و بدآهنگند
بدون عشق تو شادابی از چمن دور است
حلاوت از دهن و گرمی از سخن دور است
خیال و خواب خودم را چگونه وصف کنم؟
کنار شطّ شراب از تو پیرهن دور است
بیا و با لب خود عاشقانه ثابت کن
که قهر از لب و آغوش و آن بدن دور است
ندیدن تو محال و مجال دیدن تو
قبول کن که برای نگاه من دور است
من آن دیار غریبم که بی کسم بی تو
وطن تویی و غریب آن که از وطن دور است
زندگی بی تو عذاب است و جهان جایی که .....
نیست امید به آینده و فردایی که ...
لنگر انداخته در ساحل تنهایی من
موج و دلتنگیِ توفانیِ دریایی که ....
چشم در چشم تو و دست در آغوش خیال
منم و تلخی و شیرینیِ رویایی که....
ابر و بارانی و وقتی که نباشی دل من
خالی و خشک ترین جنگل و صحرایی که...
خاطرات تو مرا زنده نگه می دارند
یاد تو همسفر روز مبادایی که...
سخت در سنگر عشق تو پناهنده شدم
بغلت امن ترین نقطه ی دنیایی که....
تو نیا تا که به پایان نرسد دلخوشی و
لذّت خواب و خیال شب زیبایی که....
هُرم لبهای تو در عمق وجودم جاریست
شوق آغوش تو در بستر رودم جاریست
حسرت ثانیه ای دیدن و بوییدن تو
در رگ و خون من و بود و نبودم جاریست
خالق عشقی و عُمریست دو رکعت عشقت
در مناجات من و گفت و شنودم جاریست
چیستم؟: موسیقی دلکش دریایی که
روح سیّال تو در اوج و فرودم جاریست
لمس احساس تو و حلّ معمّای تنت
دیرسالی است که در کشف و شهودم جاریست
ای که معمار تمامیّ غزلهای منی
حسّ عشقم به تو در شعر و سرودم جاریست