ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
وقتی تو نیستی همه ایام من غم است
جای شراب در رگ و در جام من غم است
در کوچه های خلوت و شب های بی کسی
تنها رفیق و همدل و همگام من غم است
بر سفره ای که جای تو بسیار خالی است
صبحانه و ناهار من و شام من غم است
می بارد آنچه بی تو زمستان و در بهار
باران و برف نیست که بر بام من غم است
از لحظه ای که رفتی و دیگر ندیدمت
دنیای من به رنگ غم و نام من غم است
بریز داخل واگن تمام جامعه را
وَ سر به نیست کن از بُن تمام جامعه را
خیانتی است عظیم و خطا اگر بدهی
به دشمنان تمدن تمام جامعه را
نمی شود بکنی ای خدای عزّ و جل
سوئیس و نروژ و ژاپن تمام جامعه را ؟
شبیه فکر خراب است و مضمحل کرده
کراک و بنگ و متادون تمام جامعه را
به رغم شایعه و ادّعای مدّعیان
گرفته بوی تعفّن تمام جامعه را
خطوط فاصله بین من و تو بسیار است
که رنجش و گله بین من و تو بسیار است
به لطف بوسه و آغوش و صلح حل نشده
کم است و مسئله بین من و تو بسیار است
هوای شرجی و ساحل وَ خاطرات قشنگ
کنار اسکله بین من و تو بسیار است
من از به یاد تو بودن نمی شوم خسته
که صبر و حوصله بین من و تو بسیار است
خرابی غم تو صدهزار ریشتر است
چقدر زلزله بین من و تو بسیار است
زندگی بی تو عذاب است و جهان جایی که .....
نیست امید به آینده و فردایی که ...
لنگر انداخته در ساحل تنهایی من
موج و دلتنگیِ توفانیِ دریایی که ....
چشم در چشم تو و دست در آغوش خیال
منم و تلخی و شیرینیِ رویایی که....
ابر و بارانی و وقتی که نباشی دل من
خالی و خشک ترین جنگل و صحرایی که...
خاطرات تو مرا زنده نگه می دارند
یاد تو همسفر روز مبادایی که...
سخت در سنگر عشق تو پناهنده شدم
بغلت امن ترین نقطه ی دنیایی که....
تو نیا تا که به پایان نرسد دلخوشی و
لذّت خواب و خیال شب زیبایی که....
در نبودت وسعت غم بیشتر حس می شود
غربت اولاد آدم بیشتر حس می شود
جای خالیّ تو را درد و ورم پُر می کند
رنج و سختی های عالم بیشتر حس می شود
بی وجودت از عَدَم پُر می شود افکار من
پوچی ایّام کم کم بیشتر حس می شود
گرمی آغوش تو وقتی مَلول و زخمی ام
ای لبت ساقیّ و مَرهم بیشتر حس می شود
عشق ای تنها رفیق و همدم تنهایی ام
بی تو تاثیر جهنّم بیشتر حس می شود