ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
با بغض نشانه ی تو را می گیرند
هی جانب خانه ی تو را می گیرند
هر وقت که دور می شوی از پیشم
لبهام بهانه ی تو را می گیرند
دنیای سیاه خالی از شادی بود
گرگ سر کوچه سگ آبادی بود
جایی که تو را نفس کشیدم هر شب
ممنوع ترین گناه آزادی بود
زشت است که صرف داد و فریاد شود
ای حضرت حق گناه ما یاد شود
یادت نرود که در شب اول قبر
کاری بکنی که روحمان شاد شود
زیباست به ترس و لرز پایان دادن
با خنده ی تو به زندگی جان دادن
در ساحل عاشقی دویدن با تو
سرخوش شدن و گوش به باران دادن