اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

ساحت شورا

بی حُرمتی به ساحتِ شورا قشنگ نیست

شخص رقیب درخورِ دشنام و سنگ نیست

 

کاندیدهای شهر فراوان ولی کسی

مثل«حسن تُلمبه»و«ناصرپلنگ» نیست 

 

شام رفیق  خوردن و با دشمنان او

همراه و هم پیاله شدن عار و ننگ نیست 

 

جنگ است بین مردم و کاندیدهای شهر

در دستشان اگرچه سلاح و تفنگ نیست

 

بازنده،وَرشکسته و افسرده می شود

در این نَبرد هرکه بغایت زرنگ نیست 

 

این روزها نگرد که پیدا نمی شود

جایی که سالم است و تُهی از جفنگ نیست 

 

مایل شوَد به جانب آرایش غلیظ

شهری که عاشق است ومزارِمشنگ نیست 

 

کاندید محترم! که پُر از ناز و عشوه ای

ای آنکه عکس های تو جز بومرنگ نیست،

 

آن قدر بر نگاه و لب و لوچّه ات نمال

قلب است توی سینه ما قلوه سنگ نیست