ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سخت سرگرم ِ تقلّاست اگر بگذارند
«مش حسن» لایق شوراست اگر بگذارند
داخل رینگ پس از ضربه ی فنّی کردن
دست او یکسره بالاست اگر بگذارند
می دهد قهوه و قلیان به هوادارانش
دشمن «ویسکی» و «ودکا»ست اگر بگذارند
می دهد شام به هر کس که به او رای دَهَد
شام او مرغ و مُسمّاست اگر بگذارند
می کند پیشه ی خود فیل هواکردن را
او که سازنده ی فرداست اگر بگذارند
می بَرَد مردم این مملکت عاشق را
در بهشت ابدی راست اگر بگذارند
دیده عکس رُقَبا را و شده عاشقشان
خوب مشغول تماشاست اگر بگذارند
بعد شورا شدن و کار و بیزینس کردن
مقصدش غرب اروپاست اگر بگذارند
اهل موسیقی و غرق ِ حرکات موزون
عاشق ساحل و دریاست اگر بگذارند
نیست بی عرضه و نالایق و در عصر حَجَر
زیرک و رند و تواناست اگر بگذارند
هست محبوب ِ همه مردم و مِمبِرهایش
در تلگرام دو صد «کا»ست اگر بگذارند !
دکترا دارد و با غیرت و با همّت او
دِه ِ ما مرکز دنیاست اگر بگذارند !!
بی حُرمتی به ساحتِ شورا قشنگ نیست
شخص رقیب درخورِ دشنام و سنگ نیست
کاندیدهای شهر فراوان ولی کسی
مثل«حسن تُلمبه»و«ناصرپلنگ» نیست
شام رفیق خوردن و با دشمنان او
همراه و هم پیاله شدن عار و ننگ نیست
جنگ است بین مردم و کاندیدهای شهر
در دستشان اگرچه سلاح و تفنگ نیست
بازنده،وَرشکسته و افسرده می شود
در این نَبرد هرکه بغایت زرنگ نیست
این روزها نگرد که پیدا نمی شود
جایی که سالم است و تُهی از جفنگ نیست
مایل شوَد به جانب آرایش غلیظ
شهری که عاشق است ومزارِمشنگ نیست
کاندید محترم! که پُر از ناز و عشوه ای
ای آنکه عکس های تو جز بومرنگ نیست،
آن قدر بر نگاه و لب و لوچّه ات نمال
قلب است توی سینه ما قلوه سنگ نیست