ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دیدار گُل از پنجره ی باز حرام است
فکر تو اگر که بشود باز حرام است
ای شیخ در آنجا که کبابند جگرها
لُمباندن مرغ و پلو و غاز حرام است
بر سر زدن و گریه مُجاز است در اینجا
خندیدن و شور و طرب و جاز حرام است
در کشور ما رانت حلال است ولیکن
قِر دادن و بشکن زدن و ساز حرام است
وقتی وطنت زلزله باران شده باشد
ارسال پتو جانب«قفقاز»!حرام است
بر بال کبوتر بنویسید:در اینجا
دیریست که اندیشه ی پرواز حرام است
هم خواندن آثار دل انگیز«هدایت»
هم«سعدی»و هم«حافظ شیراز»حرام است
صادر بنما سیب و هلو جانب لبنان !
بر مردم ما میوه ی ممتاز حرام است
بر ما خوشی و راحتی و زندگی خوب
ممنوع ترین چیز و از آغاز حرام است
شعری که نباشد خوش و حرفِ دل مردم
پُر باشد از آرایه و ایجاز حرام است