ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
باید که به روی سبزه لرزان با تو
غلتان برسم به اوج و پایان با تو
باید که بهشت را به چالش بکشم
در جنگل ابر و زیر باران با تو
در آن وقتی که با جمع رقیبان گرم عیش و گفتگو هستی
در آن نوبت که در کافی نت دانشکده با آن رقیب من
نشستی و من از درد حسادت سخت می کاهم
تو را من پشم در راهم
تو را من پشم در راهم
در آن نوبت که با استاد پیر و بی قیافه گرم می گیری
در آن وقتی که مشتاق تو می باشم
و تو انگار از دیدار من سیری
ز دستت می رود تا آسمان آهم
تو را من پشم در راهم
پیامک های عشقولانه ! چونکه می دهی بر هر کس و ناکس
در آن وقتی که حتی یک پیامک هم
نیامد از تو در گوشی ّ همراهم
من این را خوب فهمیدم
تو را من پشم در راهم
اگرچه تک درخت جنگلی ّ ناز می باشی
بسی طنّاز می باشی
اگرچه از من ِ عاشق تو رو گرداندی و با دیگران دمساز می باشی
اگرچه هستی ای معشوق من زیبای دلواهم
ولیکن خوب می دانم
تو را من پشم در راهم
صص23-24
یئنی ایلده چا تارا م د ولته اینشاالله!
دولتیم ختم اولاجا ق ثروته اینشاالله!
اؤزومو گؤسترَهرم میللته بیر یاخشی آدام!
یئنه آرتیق ائله رم طاعته اینشاالله!
«عشرتی»عقد ائدرَم،سونراسی ائودَه دایانیب
هی اس.ام.اس وئرَه رَم «عفتّه» اینشاالله
گئده رم مکّه یه یارانه پولوینا ن یئنی ایل!
قالمارام من ده بو بیر حسرته اینشاالله!
باغلا رام شور گؤزومو هر باخیشا آی باجیلار!
سیزه با خمام، باخارام ساعته اینشاالله!
غوصّه دن پارتلا یارام صف لرایچینده بیرگون!
آرخ ایچیند ه گئدهرم رحمته اینشالله!
چونکو اؤلدوم چکه رم ات دیشیمه جنت د ه!
چا تارام من ده او گون لذته اینشاالله!
قاچا قاچا گئدهرم حوریِ جنّت صفینه!
قویارام ساققالیمی نوبته اینشاالله!
من یالانچی آداما م،داما چیخیب آلقیشلار
دئیه رم دامدا بود ؤز میللته اینشاالله!
سؤیله دیم:«حاجی بویور،قاچما شراب ایچمک دن»
دئدی:«بیر گون گله رم خد مته اینشاالله »!
در باغ و چمن همیشه عرعر کردن
جفتک زدن و شبیه خر سر کردن
بهتر که دروغهای شیّادان را
با ساده دلی قبول و باور کردن
جنس ارزان را خدا رحمت کند
قیمت نان را خدا رحمت کند
دوستان؛ پایین نمیآید دگر
نرخ تنبان را خدا رحمت کند
سهم ما دیدن شده، خوردن که هیچ
سینه و ران را خدا رحمت کند
کار بیمعنیست، دزدی را بچسب
کندن جان را خدا رحمت کند
از نمازش هیچ منظوری نداشت
«حاجقربان» را خدا رحمت کند
«شیشهکش»بودند و کارتنخوابها
«زهره»، «مرجان» را خدا رحمت کند
نیست در بدبختی ما انتها
«خط ّ پایان» را خدا رحمت کند
گفت: «انسانی نمیبینم دگر»
گفتم:« انسان را خدا رحمت کند»
ختم قرآن کرده از روی ریا
ختم قرآن را خدا رحمت کند
میشوی دکتر بدون امتحان
«بچّه خرخوان» را خدا رحمت کند
گفت: «ایمان» -همدهاتی- مُرد ه است
گفتم: ایمان را خدا رحمت کند
نیست پولی تا بگردم در وطن
سیرِ «گیلان» را خدا رحمت کند
چون ندادم پول، قیدم را زدند
جمع یاران را خدا رحمت کند
آشکارا مینمایند اختلاس
دزدِ پنهان را خدا رحمت کند
سوخته دیروز و فرداهایمان
نیز الان را خدا رحمت کند