اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

پر از ...

چشمان تو دو پیک،دو تا استکان پُر از...
لب های تو دو جام،نه از شوکران،پُر از...

دستِ تو را گرفتم و گل کرد زندگی
شد سبز دست خالی ام و ناگهان پُر از...

در زیر شیروانیِ قلبم نشسته است
گنجشک خاطراتِ تو...یک ناودان پُر از...

ای عشق از تو گفتم و شد زندگی قشنگ
دنیا قشنگ تر شد و گوشِ جهان پُر از...

من آن پرنده ام که تو را کُنجِ ذهنِ خود
نوک می زند مُدام و شده چینه دان پُر از...

تو قهرمان قصّه ی تنهایی منی
شد سطر سطرِ خالیِ این داستان پُر از...