ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
گوشه ی چادر کنار خواهرش
بغض کرده با پتویی بر سرش
گفت گریان بچّه ای بامادرش:
داخل دشت و میان دامنه
آخ عجب سرماست امشب ای ننه
ما که چاییدیم دولت مردها
داغ ها دیدیم و رنج و دردها
دستمان سرداست و پاها سرد...ها
می وزد باد بدی از گردنه
آخ عجب سرماست امشب ای ننه
باد و یخبندان و برف سرد و شوم
تلخی و بدبختی و مرگ و سموم
همچنان می آورد بر ما هجوم
از زمین و آسمان،از روزنه
آخ عجب سرماست امشب ای ننه
روح ما در زلزله نابود شد
هستی ما رفت از کف،دود شد
راه خوشبختی دگر مسدود شد
می زند بر جسم ما سرما تنه
آخ عجب سرماست امشب ای ننه
دولت تدبیر و امیّد و فلان
ای که باشد وعده هایت آنچنان
توی چادر پبش ما یک شب بمان
تا بدانی حال ما در منگنه
آخ عجب سرماست امشب ای ننه
تا بخوانم کتابهای مُفید
فلسفه،شعر و قصّه های مجید
سعدی و حافظ و رمان جدید
برسم تا به اوج کیفوری
از تلگرام می کنم دوری
تا نریزد از استرس پَشمم
تا شَوَد سرد کوره ی خشمم
نشوَد تار تا دو تا چَشمم
تا نیاید سراغ من کوری
از تلگرام می کنم دوری
در فضای مجازی ام شب و روز
با پریسا و نازی ام شب و روز
در نخ حُقّه بازی ام شب و روز
نشوَم تا که ردّ و منشوری
از تلگرام می کنم دوری
مَستم از یاد گلرخان الکی
می زنم جام و استکان الکی
بعدازاین می روم همان الکی
می زنم ویسکی،آب انگوری
از تلگرام می کنم دوری
مثل معتاد شیشه و تریاک
چون گرفتار بنگ و ناس و کراک
شده ام پاک بی غم و ادراک
می روم کمپ و مدّتی زوری
از تلگرام می کنم دوری
گرچه سخت است ترک چَت کردن
دوری از نِت به هر جهت کردن
ترک این شغل و این سِمَت کردن
می زنم قید کار و مزدوری
از تلگرام می کنم دوری
بنده ی پُست و لایک و" اَت ساینَم"
شده هشتک شراب و شامپاینم
چون ببینی همیشه آنلاینم
چند روزی اگرچه مجبوری
از تلگرام می کنم دوری