اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

رنگ حضور

بدون رنگ حضورت غریب و دلتنگند
بهارهای پیاپی خزان و بی رنگند

برای دیدن تو چشمهای عاشق من
همیشه چشم به راهند و سخت دلتنگند

کشانده اند مرا تا به ناکجاآباد
تمام جادّه ها سنگلاخ و دل سنگند

تو مثل صُلح قشنگی میانِ چشمانِ
جماعتی که ملولند و خسته از جنگند

کلام بی تو ندارد طراوت و اثری
ترانه ها همه زجرآور و بدآهنگند