اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

گل گیر

گفتم به رئیسی که چنین وضع گلی را

بر هیکل بی خاصیت ما مپسندید


فکری بنمایید بر این وضع گل آلود

چون صاحب عنوان و مقامید و بلندید


در فکر فرو رفت و پس از ثانیه ای چند

گفتا که بگویم همه گل گیر ببندید !!


صفحه 19