اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

غم عشق

انگار هزار گُل به باغم آمد
در ظلمت شب چشم و چراغم آمد
خوشحال ترین آدم دنیا بودم
وقتی که غم عشق سراغم آمد

غم عشق

با تحفه و کشکول و تبرزینش بود

آفاق خیال زیر بالینش بود

در هاله ای از رهایی و زیبایی

عشق آمد و غم داخل خورجینش بود