اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

یارانه

نشان دادند چوبی را به شخصی

که خیلی نازک و زیبا و صاف است

 

از آن ترسید آن شخص و فرارید!

به او گفتند ترسو همچو«داف»است !

 

به آنها داد پاسخ :«ای عزیزان !

نگوییدم که بُزدل،اهل لاف است!

 

نمی ترسم ازاین چوب زپرتی !

کلفت و گنده اش زیرلحاف است !

 

کنون یارانه است آن چوب نازک!

کلفتش بعدازاین درراهِ ناف است !!