اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

در غیاب تو

سرد است روزگار و هوا در غیاب تو
تلخی گرفته رنگ صدا در غیاب تو


هرچند می روم به تو هرگز نمی رسم
دیگر رسیده ام  به خدا در غیاب تو


دیوانه وار و گیج به هرسوی می روم 
دنبال تو ولی به کجا در غیاب تو؟


باریده برف سخت ولی در خیال ِ من 
دارد زمین لباس ِعزا در غیاب تو


دیگرنمی تپد قدمی رنجه کن ببین 
رفته است قلب من به کُما در غیاب ِ تو