اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

انتظار

خوش به حال کسی که در همه عمر

از خیار انتظار موز نداشت 

هیزم

تا بترساند مرا از دوزخ موهوم، شیخ
می نهد در کوره اش هر روز هیزم بیشتر

شیخ

شیخ عشقین ساحه سیندا بیر درین،دؤز سؤز دئمز
ساحیلین سهمی دنیزلردن کؤپوک دیر دایما

سیل

منع بیش از حدّ زنها موجب بی عفّتی است
سدّ اگر مسدود گردد،سیل طغیان می کند