ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
اگر که نا ن گران،تنبان گران است
گناه «فارسی وان» است !
اگر«اصغر »چاخان،«اکبر»چاخان است
گناه ِ«فارسی وان» است
اگر که سکسی اند یشند مردم
چه درتهران،چه در قَم
تما م فکرشان دنبال «آن !»ا ست
گناه ِ« فارسی وان» است !
اگر گرد ید ه با سن ها قُلمبه !
تو هستی محو ِدُمبه !
همه وِردِ زبانت«جان و جان» است
گناهِ «فارسی وان» است!
فلا ن مَردک اگر«خواهرزنش » را
سیاحت بُرده شبها !
سیاحت گاهشان پشت ژیان است
گناه فارسی وان است
اگر عاشق شده آن مَر دِ بیخود
به آن مادر زنِ خود
و ماد ر زن به ایشان مهربان است
گناهِِ «فارسی وان» است !
زن ِ آن مردِِ زحمتکش که بی عار
شب و روزش شده کار !
خیانت می کُند،حُکمش روان است
«فارسی وان» است !
اگر که مَردک ِهفتاد ساله
به فکر ِعشق و حاله !
خودش پیر و زنش خیلی جوان است
گناهِ«فارسی وان »است !
اگر که عمّه ی پیرت که لولوست
شده شهوانی ای دوست !
به دنبال «فلان چیز» و «فلان» است !
گناهِ«فارسی وان »است !
اگر که فتحعلی شاه و فلا ن شاه
در آن سال و د ر آن ماه
زنش سیصد،کمردرد ش چنان است !
گناه«فارسی وان » است
زنی که مثل مُروارید و پاک است
وقدّش «لیفتراک»است !
اگر که شوهرش با«عمّه جان» است
گناهِ «فارسی وان است
اگر با ریش و پشمش«حاج اکبر»
که باشد آدمی گر
گهی«رشت» و زمانی« لاهیجان »است
گناهِ «فارسی وان » است !
زَند باغِ زنِ همسایه ،گر شخم !
بپاشد توی آن تخم !
«مُرادِ مَش صَفر» که باغبان است
گناه«فارسی وان» است !
زند گر شوهرش بر دیگران گلُ
خودش چون دسته ی گلُ !
زنی که حُسنِِ او وِردِ زبان است!
گناهِ « فارسی وان» است !
اگر اخلاقیات از هم گُسسته
وَ حُرمت ها شکسته !
رئیس خانواده ناتوان است !
گناهِ«فارسی وان» است !
اگر که گوشت! در کوچه خیابان
شد ه فتّ و فراوان
به دنبالش روان آبِ دهان است!
گناِه«فارسی وان » است !
خلاصه هرکسی در هر زما نی
به هرجا و مکا نی
سراغِ سکس و« ک» و «ک » دوان است
گناه ِ « فارسی وان » است !