اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

اشعار علیرضارضائی

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی

بوی پلو،بوی دیگ برخاست

بوی پلو،بوی دیگ برخاست

هنگام شکفتن شکم هاست


امروز بکن شکم چرانی

آن وعده ی ما برای فرداست


از بنده مخواه کار کردن

با وعده ستاد بنده برپاست


تو عاشق بنده ای،ضمیرت

از چشم پر از غم تو پیداست


خواهان دلار و میز و کاری

هرچند که خواست های بی جاست


عُمر همه کس موقّتی است

او مدّت اندکی به دنیاست


بازار دروغ تا قیامت

دور و بر ما مُدام برپاست


ناخواسته بر سر تو بارَد

باران دروغ از چپ و راست


گویند که این شکم چرانی

یک کار بدی ز شخص شوراست


از درد شکم خبر ندارد

آن سیر که غرق وهم و رویاست


صفحه 78

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد