ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نه شوقِ ریا نه میلِ غیبت داری
نه رانت خوری،نه دستِ غارت داری
گویند به تو نفهم و خر انسانها
با اینکه به کُلّشان شرافت داری
می گفت که :« بی خیا ل و زارم امّا !
آزاده ام و تحت فشارم امّا !
هرچند که خر نیستم ای مردم خوب
ما نند خران به زیر بارم امّا »!
می گفت:«افاده،ادّعاهم دارد
همسایه ی ما سروصداهم دارد»!
گفتم که:«بگو کیست جناب ایشان»؟
فرمود:«خری که دکتراهم دارد»!
تا تیر به سینه ی شَفَق خواهد خورد
تا آدم خوش باش عَرَق خواهد خورد
در دفتر روزگار و دیوان فلک
تصویر الاغها وَرَق خواهد خورد
گه صاحب پالان و رئیسی ای خر!
گه در پی پول و لفت و لیسی ای خر!
گه روسیه می شود سوارت مفتی!
گه آلت دست انگلیسی ای خر!